یکسال و چهل و پنچ روزگی پرهام
بالاخره فرصتی پیدا شد که بتونم وبلاگ پرهام رو به روز کنم . توی این مدت در حال جابه جایی کتابخانه آموزش به کتابخانه دیجیتال ولیعصر بودم و اصلا وقت نشد که سری به وبلاگ پرهام بزنم . پرهام راه رفتن رو به طور کامل یاد گرفته و خودش به راحتی بلند می شه و راه می ره و ذوق خودشو می خوره . ولی فوق العاده خطرناک شده وقتی راه می ره باید پشت سرش راه بری که به جایی برخورد نکنه و گریه اش بلند نشه . حسابی آدمو خسته میکنه مخصوصا توی این هفته که هم کار من زیاد شده بود و هم روزه بودم . یه روز از روی مبل خونه آغا بالا آمد و شروع کرد روی مبل ها به راه رفتن من و آغا هم دو طرف نشسته بودیم و مواظبش بودیم ولی یک ل...
نویسنده :
فریده
9:20